گروه آموزشی معارف اسلامی نوشهر

ساخت وبلاگ
مثنوی میرزا نصیر جهرمینصیر جهرمی مثنوی پیر و جوان آغاز مثنوینصیر. [ ن َ ] (اِخ ) (میرزا...) محمد اصفهانی بن میرزا عبداله ملقب به نصیرالدین ثانی ۞ و مشهور به میرزا نصیر از اجله اطبا و دانشمندان و از شاعران قرن دوازدهم است، مولدش جهرم بوده و سالها در اصفهان نشو و نما یافته سپس به شیراز آمده و به منصب طبابت کریم خان زند رسیده است. از تالیفات اوست: 1 - اساس الصحة در طب به عربی. 2 - جام گیتی نما در حکمت به فارسی 3 - حل التقویم در نجوم به فارسی. 4 - رساله ای در رابطه میان موسیقی و طب. 5 - مشکلات قانون ابن سینا، و جز اینها. وفات وی به سال 1191 است و صباحی در تاریخ وفاتش گفته است: «آه از مرگ نصیر ثانی » او راست :شبی با نوجوانی گفت پیری کهن دردی کشی صافی ضمیریچو خم صاحبدلی روشن روانی در این دیر کهن پیر مغانیکه باد نوبهار و ابر آزار شنیدم خیمه زد بر طرف گلزاربه هر گلبن هزاری ساز برداشت به هر سروی تذرو آواز برداشتصلای یوسف گل شد جهانگیر زلیخای جوان شد عالم پیرسحرگاهان نسیم آهسته خیزد چنان کز برگ گل شبنم نریزدترشح های ابر از هر کناری بود چندان که بنشیند غباریبه پیران کهن غم سازگار است تو شادی کن ترا باغم چه کار است ...فلک را عادت دیرینه اینست که با آزادگان دایم به کین استبه جان می پرورد بی حاصلی را کزو دل بشکند صاحبدلی را.#با من که رخم شکسته رنگ آمده استهفت اختر و شش جهت به جنگ آمده استبر مرغ دلم که ز آشیان دگر استاین نه قفس فراخ تنگ آمده است.[1]- مثنوی کامل پیر و جوان از میرزا نصیر جهرمی(بر وزن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل) شبی با نوجوانی گفت پیریکهن دُردی کشی صافی ضمیریچو خُم صاحبدلی روشن روانی در این دیر کُهن پیر مغانیکه باد نو بهار و ابر آزار شنیدم خیمه زد بر طرف گلزاربه هر گلبن هَزاری ساز گروه آموزشی معارف اسلامی نوشهر...ادامه مطلب
ما را در سایت گروه آموزشی معارف اسلامی نوشهر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maarefenowshahro بازدید : 54 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 23:34

در مقام اهل توحیدسنایی » دیوان اشعار » قصاید »قصیده شماره ۷ - در مقام اهل توحیدمکن در جسم و جان منزل، که این دونست و آن والا[1]قدم زین هر دو بیرون نه، نه آنجا باش و نه اینجابهرچ از راه دور افتی چه کفر آن حرف و چه ایمانبهرچ از دوست وا مانی چه زشت آن نقش و چه زیباگواه رهرو آن باشد که سردش یابی از دوزخنشان عاشق آن باشد که خشکش بینی از دریانبود از خواری آدم که خالی گشت ازو جنتنبود از عاجزی وامق که عذرا ماند ازو عذراسخن کز روی دین گویی چه عبرانی چه سریانیمکان کز بهر حق جویی چه جابلقا چه جابلساشهادت گفتن آن باشد که هم ز اول در آشامیهمه دریای هستی را بدان حرف نهنگ آسانیابی خار و خاشاکی در این ره چون به فراشیکمر بست و به فرق استاد در حرف شهادت لاچو لا از حد انسانی فکندت در ره حیرتپس از نور الوهیت به الله آی ز الاز راه دین توان آمد به صحرای نیاز ار نیبه معنی کی رسد مردم گذر ناکرده بر اسمادرون جوهر صفرا همه کفرست و شیطانیگرت سودای این باشد قدم بیرون نه از صفراچه مانی بهر مرداری چو زاغان اندرین پستیقفس بشکن چو طاووسان یکی بر پر برین بالاعروس حضرت قرآن نقاب آن گه براندازدکه دارالملک ایمان را مجرد بیند از غوغاعجب نبود گر از قرآن نصیبت نیست جز نقشیکه از خورشید جز گرمی نیابد چشم نابینابمیر ای دوست پیش از مرگ اگر می زندگی خواهیکه ادریس از چنین مردن بهشتی گشت پیش از مابه تیغ عشق شو کشته که تا عمر ابد یابیکه از شمشیر بویحیا نشان ندهد کس از احیاچه داری مهر بد مهری کزو بی جان شد اسکندرچه بازی عشق با یاری کزو بی‌ملک شد داراگرت سودای آن باشد کزین سودا برون آییزهی سودا که خواهی یافت فردا از چنین سوداسر اندر راه ملکی نه که هر ساعت همی باشیتو همچون گوی سرگردان و ره چون پهنه بی‌پهناتو در کشتی فکن خود گروه آموزشی معارف اسلامی نوشهر...ادامه مطلب
ما را در سایت گروه آموزشی معارف اسلامی نوشهر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maarefenowshahro بازدید : 53 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 23:34

قانون جذب، نقد و بررسیقانون جذب چیست؟ آیا اسلام، قانون جذب را قبول دارد؟پرسشآیا قانون جذب (به هر چیزی که فکر کنی جذبش می‌کنی و با شکرگزاری به خواسته‌هایت دست پیدا می‌کنی) را اسلام قبول دارد؟پاسخ اجمالیقانون جذب معتقد است تمام چیزهایی‌ که‌ تصور کرده و بر آنها تمرکز می‌کنیم، به سوی ما جذب خواهند شد و آنها را به دست خواهیم آورد!با آن‌که نکات مثبتی؛ مانند توجه به مفهوم کلیدی امید در این قانون نهفته است که می‌تواند به نشاط، طراوت و بالندگی روحی بیانجامد، اما نمی‌توان این قانون ادعایی را کاملاً منطبق با آموزه‌های اسلامی و نیز یافته‌های تجربی دانست.این قانون مسلماً عمومیت‌ ندارد، ترویج‌کننده انسان‌محوری و آرزو‌پروری است، تفاوتی میان آرزوهای مثبت و اخلاقی با خواسته‌های منفی و غیر اخلاقی نمی‌گذارد و در نهایت ناهمخوان با روایاتی است که صریحاً اعلام می‌کنند که یکی از دلایل شناخت خدا آن است که انسان با تمام تمرکزها، برنامه‌ریزی‌ها و هدف‌گذاری‌ها به آرزوی خود نخواهد رسید و همین عدم موفقیت در پاره‌ای از موارد، خود بهترین دلیل بر آن است که خواست انسان تابع کوچکی از خواست خدا است. پاسخ تفصیلیامروزه موضوعی با عنوان قانون جذب یا قانون راز از سوی برخی رهبران معنوی غرب در حال ترویج است. در کشور ایران این فرضیه در قالب گفت‌وگوهایی؛ مانند کارگاه‌های موفقیت، خانواده خلاق و ... مطرح ‌شده و طرفدارانی نیز دارد.در قانون جذب تنها تأثیر ذهن بر ساحت وجودی انسان و یا حتی تأثیر عادی ذهن بر پدیده‌ها مطرح نیست، بلکه ادعای خلق و آفرینندگی ذهن نسبت به وقایع دنیای خارج مطرح است و تنها ابزاری که جهت آفرینندگی ذهن پیشنهاد می‌شود، عملی ذهنی به نام تمرکز و تجسم ذهنی است:[1]عمل تجسم، تو را به هر چه بخ گروه آموزشی معارف اسلامی نوشهر...ادامه مطلب
ما را در سایت گروه آموزشی معارف اسلامی نوشهر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maarefenowshahro بازدید : 43 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 23:34

حقیقت معنای لیلة القدردر تفاوت بین لیل و لیله گفته شده است:"لیل"، شب است. "لیله" هم شب است. اما در جهانِ سالکان، معنایِ وجودی این دو یکسان نیست. چه "لیل"، مذکر است و "لیله" مؤنث. و تمام داستان از همینجا آغاز می شود. در سوره ی قدر، "لیله" را بکار می بَرَد. مؤنث را. و این شبی است که آبستن حوادث شگرف است. چه تمام اتفاقات در وجود او می افتد. در "لیل"، که مذکر است، داستان، پوشندگی است. به تاریکی رفتن است، "وَ اللَّیلِ اِذا یَغشَی" ( قسم به شب آنگاه که می پوشاند). اما در "لیله"، داستان نزول نور است، حکایت حیات و بالندگی است. در "لیل"، سکون و به خواب رفتن است، در "لیله"، بیداری و احیاء است. و این "لیله" است که از هزار ماه بهتر است، چرا که "قدر"، مضاف الیه او شده است. از این منظر، "لیله" اشاره به نیروی مؤنث  نفس کل است(که مادر دو عالم است). آن نفس پاکِ پذیرا. همانکه قدرت پرورش دهندگی را به وفور در خود دارد. همان وجودی که مهبط ملائکه و روح است. (یعنی برامام زمان که پرورش یافته جان و نفس پاک زهرای اطهر است فرود می آیند)  وجودی که "کل امر"، در جهان او به وقوع می پیوندد و انسان های کامل از وجود اوست که به منصه ظهور می رسند. "لیله" اشاره به وجه هستی ساز وجود است( حضرت زهرا است که نفس کل است و همه نفوس از او سرچشمه میگیرد)، هر شبی نیست و نمی تواند باشد، زیرا یکی است، فرد است. "لیله"، تسلیم محض است.(حضرت زهراعلیها سلام)  جز این باشد، نزولی در کار نیست. خیر و برکت کجا فرود آیند؟! ای دوست، وجودت را با تسلیم محض، برای نزول بهترین ها آماده کن. در این چند روز باقیمانده، با مراقبه ای جانانه بیدار باش. اَحیاء را اِحیاء کن. شب زندگان را دریاب. و بدان آنچه در عالَم کبیر اتفا گروه آموزشی معارف اسلامی نوشهر...ادامه مطلب
ما را در سایت گروه آموزشی معارف اسلامی نوشهر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maarefenowshahro بازدید : 185 تاريخ : يکشنبه 8 خرداد 1401 ساعت: 5:50

حقیقت, انسان,مقایسه تفاوت ها و ویژگی های جسم و روحنفس= جسم و روح معناى « النَّفْسُ جِسْمانيَّةُ الْحُدوثِ وَ رَوْحانيَّةُ الْبَقآءِ»[1](اسفار اربعة ملاصدرای شیرازی، ج6، ص109؛ ج8، ص354؛ همو، 1382، ص95؛ همو، 1375، ص88)[2].جسم= (بدن- تن - قالب- جسد- کالبد- جنازه- نعش) روح = (جان- نفس - عقل- قلب(دل)- روان گروه آموزشی معارف اسلامی نوشهر...ادامه مطلب
ما را در سایت گروه آموزشی معارف اسلامی نوشهر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maarefenowshahro بازدید : 147 تاريخ : دوشنبه 29 فروردين 1401 ساعت: 23:13

"فلسفه به زبان ساده " مصاحبه با دکتر ابراهیمی دینانیاستاد سوالی مطرح است و آن اینکه اگر ذهنی در عالم نبود آیا عالم بود یا خیر؟استاد: این سوال را باید قدری تصحیحش کنیم و وسیع تر مطرح کنیم که اگر ذهن نبود بله عالم بود، یعنی می توانست ذهن نباشد و عالم باشد...زیرا که عالَم در آگاهی خداوند هست.ذهن یک بشر یا ذهن مطلقا بشر؟ذهن مطلقا بشر... البته خُب حیوانات تا یک حدی این عالم را درک می کردند..حیوانات بودند یا نه..یا هیچ حیوانی هم نبود؟این سوال را باید اینجوری طرح کرد..اگر ذهن نبود یا اگر ادراک نبود؟اگر کلا ادراک نبود... ادراک مطلقا؟ ادراک مطلقا.. چه حیوانی چه انسانی، بله، حالا فرض کنیم انسان نبود حیوان هم نبود عالم بود یا نه ؟ باز هم می شد باشد... در علم خداوند بود.. می توانست عالم در علم خداوند باشد، اما هیچ انسان و حیوانی نباشد که درک کند...اما اگه کسی فرض کنه اصلا ادراک نبود! حتی ادراک حق تعالی..اون وقت عالم چه معنی داشت؟اصلا  ادراک نبود! نه ادراک انسان نه ادراک حیوان نه ادراک حق تعالی... عالم چه معنی داشت؟ اونجا رو بگو ..!بود یا نه؟ نمی شد اصلا بگیم نبود ..اینکه میگی نبود باز داری با ذهنت میگی (خنده استاد)اگر مطلق ادراک نبود نه انسان نه حیوان نه حق تعالی  العیاذ بالله..اون وقت کی میگفت بود؟ کی میگه نبود؟ چه حکمی میگه بود یا نبود ؟ اصلا بود یا نبود حکمه.. بود و نبود معنی نداشت اصلا..همین که میگی معنی نداشت باز معنی نداشت (خنده استاد).استاد این قضیه به وحدت وجود هم ربط داره؟این قضیه به وحدت وجود ربطی نداره اما خوب وحدت وجود هم یک مقوله دیگه ای داره...وحدت وجود هم یعنی وحدت عین و ادراک .. در وحدت وجود عالم ادراک یک چیز میشه اما گروه آموزشی معارف اسلامی نوشهر...ادامه مطلب
ما را در سایت گروه آموزشی معارف اسلامی نوشهر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maarefenowshahro بازدید : 194 تاريخ : چهارشنبه 27 بهمن 1400 ساعت: 1:04

اسامى و القاب حضرت فاطمه ى زهرا عليهاالسلام به صورت اجمالیإنسيه، به معنی؛ زنى انسانی كه خصلتهاى خوب یک  انسان کامل در او متجلى است.بتول، به معنی؛ زنی پاك و بدون وابستگی های دنیایی و بدور از هرگونه آلودگى.تقيه، به معنی؛ پاك و بى گناه و نگهدارنده نفس خود از هواهای غیر الهی.حبيبه، به معنی؛ دوست قلبی و رفيق حقیقی، دوست داشتنى عاشقانه.حُرّه، به معنی؛ زن آزاده، زنى كه اسير شهوات و هواهای نفسانی نيست.حُوراء، به معنی؛ فرشته سفید و زیبا، زنى كه خصلتهاى خوب فرشتگان را در خود به وجود مى آورد.حوريه، به معنی؛ زن بهشتى، فرشته خصال.راضيه، به معنی؛ زنى كه به مقدرات خداوند و به قضا الهی راضى باشد.راكعه، به معنی؛ اهل ركوع و عبادت و تواضع در برابر خداوند.رشيده، به معنی؛ زن فهميده و صاحب خرد و رشد یافته را گويند.رضيه، به معنی؛ زنى كه به مقام رضا و خوشنودی حق مى رسد.ريحانه، به معنی؛ گل خوشبوى، لطيف و مهربان، تعبير لطيفى از وجود زن.زكيه، به معنی؛ زنی پاك و باتقوا، در حال رشد و ترقى و بالندگی.زهرا، به معنی؛ گل زیبا و یا نور درخشنده و تابان.زهره، به معنی؛ ستاره یا نور درخشان، نورانى.ساجده، به معنی؛ زنى كه در پيشگاه خداوند سر بر سجده بسايد.سعيده، به معنی؛ زن خوشبخت.سيده، به معنی؛ سرور، خانم.شهيده، به معنی؛ زنى كه در راه خدا جان را فدا نمايد.صابره، به معنی؛ زن شكيبا و بردبار.صادقه، به معنی؛ زن راستگو و درست كردار.صدوقه، به معنی؛ زن راستگو باكردارى صحيح.صديقه، به معنی؛ زنى كه در راستگويى شهره شود و در عمل نيز درست كردار باشد.طاهره، به معنی؛ زن پاك دامن و دور از رذايل.طيبه، به معنی؛ پاك و پاكيزه.عارفه، به معنی؛ زن با شناخت و درك كامل.عاليه، به معنی؛ زن بلند همت و دور انديش.عديله، به معنی؛ گروه آموزشی معارف اسلامی نوشهر...ادامه مطلب
ما را در سایت گروه آموزشی معارف اسلامی نوشهر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maarefenowshahro بازدید : 209 تاريخ : چهارشنبه 27 بهمن 1400 ساعت: 1:04

«تحدی» ؛ مهم‌ترین وجه اعجاز قرآن مهم‌ترین عاملی که عامه‌ مردم را در مواجهه با دعوت پیامبران، به صداقت و حقانیت آنان قانع می‌کرد، معجزه بود. معجزه عبارت است از کاری خارق‌العاده که به اذن خدا بر دستان پیامبر انجام می‌شود و پیامبران را نشانه راستی دعوت خود از جانب خدا معرفی می‌کند. همه پیامبران به فراخور زمانه‌ خویش معجزاتی را نشان داده‌اند. سرد شدن آتش بر ابراهیم، عصای موسی، توانایی عیسی در درمان بیماران و زنده‌کردن مردگان،... معجزاتی است که قرآن کریم به آن‌ اشاره کرده است.در قرآن بصراحت معجزه‌ای برای پیامبر اکرم بیان نشده است؛ اما تحدی قرآن درباره‌ خود، دلیلی بر معجزیت آن است. مجموعه‌ شواهد تاریخی و روایی و نیز مسائلی که در خود قرآن مطرح شده است، تأیید می‌کند که مردم زمانه‌ نزول (چه پیروان پیامبر و چه دشمنان او) همه به این مسئله باور داشتند که آیات قرآن مهم‌ترین نشانه‌ای است که پیامبر برای اثبات راستگویی و حقانیت خود به آن تمسک می‌کرد.در نوشتار حاضر تحدی قرآن مبنی بر آوردن نظیری برای آن یا حتی سوره‌ای مشابه و نیز جلوه‌های اعجاز قرآن واکاوی شده است.یکی از شبهات مطرح شده چنین است: در آیات قرآن این‌گونه بیان شده که قرآن کلام خدا و نشانه‌ پیامبری محمد است و دلیل حقانیت آن این است که دیگران از آوردن مثل آن ناتوانند و چنین تبیین شده که اگر مانند آن را نیاوردید و نخواهید توانست بیاورید، پس باور کنید که قرآن معجزه‌ خدا بر زبان محمد است! حال می‌پرسیم مگر چه اعجازي در قرآن وجود دارد كه دشمنان و مخالفان را به مشابه‌سازي آن وامی دارد؟! غيراز مواردي كه به طور شايع، به عنوان معجزه قرآن ذكر مي‌شود، مثل دو خبر غيبي و چند مسئله‌‌ نجومی، آيا دليل ديگري در تأييد معجزه‌بودن قرآن وجود دارد؟!د گروه آموزشی معارف اسلامی نوشهر...ادامه مطلب
ما را در سایت گروه آموزشی معارف اسلامی نوشهر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maarefenowshahro بازدید : 155 تاريخ : چهارشنبه 27 بهمن 1400 ساعت: 1:04

قرنطینه ی الهی آیت‌الله جوادی ‌آملی:«بسم الله الرحمن الرحیم» به منزله قرنطینه است.اینکه از ما خواسته شده که در ابتدای هر کاری «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» بگوییم به این معناست که وارد یک قرنطی گروه آموزشی معارف اسلامی نوشهر...ادامه مطلب
ما را در سایت گروه آموزشی معارف اسلامی نوشهر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maarefenowshahro بازدید : 177 تاريخ : سه شنبه 27 آبان 1399 ساعت: 15:51

بند بندگیمتنی زیبا و قابل تأمّل:  مادامى که گیلاس با بند باریکش به درخت متصل است؛همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند. بطوری که؛باد، باعث طراوتش می شود،آب، باعث رشدش می شود،و آفتاب، به او پختگی و کمال گروه آموزشی معارف اسلامی نوشهر...ادامه مطلب
ما را در سایت گروه آموزشی معارف اسلامی نوشهر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maarefenowshahro بازدید : 172 تاريخ : سه شنبه 27 آبان 1399 ساعت: 15:51